بهترزيستن
اگرپندخردمندان به شيريني نياموزي......فلك اين پندباتلخي بياموزدتوراروزي
مردي براي اصلاح به آرايشگاه رفت.دربين كار،گفت وگوي جالبي بين آن مردوآرايشگر،درمورد«خدا»صورت گرفت. آرايشگرگفت:كافي است به خيابان بروي وببيني.مگرمي شودباوجودخداي مهربان اين همه مريضي،دردورنج وجودداشته باشد؟! مشتري چيزي نگفت وبعدازاين كه اصلاح سرش تمام شد،ازمغازه بيرون رفت.به محض اينكه ازآرايشگاه بيرون آمد،مردي راباموهاي ژوليده وكثيف،درخيابان ديد.باسرعت به آرايشگاه برگشت وبه آرايشگرگفت:مي داني به نظرمن آرايشگرهاوجودندارند. آرايشگرباتعجب پرسيد:چرااين حرف راميزني؟!من اين جاهستم وهمين الآن موهاي تورامرتب كردم. مشتري بااعتراض گفت:پس چراكساني مثل آن مرد،بيرون ازآرايشگاه وجوددارند؟ آرايشگرپاسخ داد:آرايشگرهاوجوددارند،فقط مردم به مامراجعه نمي كنند. ومشتري گفت:دقيقاهمين است.خداوجوددارد،فقط مردم به اومراجعه نمي كنند!براي همين است كه اين همه دردورنج دردنياوجوددارد. نظرات شما عزیزان: ساعت12:13---28 مهر 1391
وای نازنین جون عالییییه
habib
ساعت8:13---17 مهر 1391
salam mamnonam az davateton
weblog geshangy sakhty matn zibaye bood ... پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 16:56 :: نويسنده : آني
پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|